الاغ عاقل...
...حرف دل
مي خواهم بنويسم...اما چه چیز را نمیدانم!!!
درباره وبلاگ


یه وقتایی خودمو بغل میکنم و میگم!!! غصه نخور دیووونه...من که باهاتم



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 196
بازدید کل : 2670
تعداد مطالب : 69
تعداد نظرات : 74
تعداد آنلاین : 1


نويسندگان
مهربونی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 1:14 :: نويسنده : مهربونی

كشاورزي الاغ پيري داشت كه يك روز اتفاقي به درون يك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعي كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بيرون بياورد.

پس براي اين‌ كه حيوان بيچاره زياد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصميم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بميرد و مرگ تدريجي او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روي سر الاغ خاك مي‌ريختند، اما الاغ هربار خاك‌هاي روي بدنش را مي‌تكاند و زير پايش مي‌ريخت و وقتي خاك زير پايش بالا مي‌آمد، سعي مي‌كرد روي خاك‌ها بايستد.
روستايي‌ها همين‌طور به زنده به گور كردن الاغ بيچاره ادامه دادند و الاغ هم همين‌طور به بالا آمدن ادامه داد تا اين‌ كه به لبه چاه رسيد و در حيرت كشاورز و روستاييان از چاه بيرون آمد.
مشكلات مانند تلي از خاك بر سر ما مي‌ريزند و ما همواره 2 انتخاب داريم؛ اول اين ‌كه اجازه بدهيم مشكلات ما را زنده به گور كنند و دوم اين ‌كه از مشكلات سكويي بسازيم براي صعود!
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: